تشنگی
که پر از واژه شوی
و بباری کمی
و پر از خیس کنی وسعت احساس عمیق
هر چه می نوشم از این جام وجودت ببین
تشنه ام باز پر از تشنگی و یک عطش ناب که تو
که پر از واژه شوی
و بگوئی همه ی آنچه نگفتی و گذشت
بنویسی همه ی خاطره ها را دقیق
و بباری همی
مثل ابری که پر از حادثه ی عشق پریشان شده است
و نشاطی که فقط بارش احساس تو دارد همین
هر چه می خوانمت ای بارش آرامش من
بیقرارم هنوز
مثل دلدادگی اقیانوس
که پر از شور ولی
تشنه ی شوری اشکی که فقط دیده ی ماهی بارد
واژه ها را ببار
پر از شور و یقین
که سهیل تشنگی شور یقینها دارد
و همین
92-03-24
دلم تنگه اون روزهاست
پریشان...برچسب : نویسنده : ezera9 بازدید : 149